تفکر طراحی چیست؟

آیا هرگز از خودتان پرسیده اید که تفکر طراحی چیست؟ یا اگر شنیده اید به معنایش فکر کرده اید؟ اگر پاسختان به این سوال ها مثبت است شما اکنون یکی از بهترین روش های حل مسئله را می دانید و با به کارگیری آن خواهید توانست به راه حل های خلاقانه ای برای مسائل شخصی و کاری خود دست پیدا کنید.

 برنامه‌ریزی اجرایی

بعد از استفاده از چرخه ساخت، آزمایش و یادگیری نمونه اولیه کاغذی می‌توانید برای ساخت یک برنامه سطح بالا برای توسعه محصول خود اقدام کنید. برنامه‌ای که ایجاد می‌کنید، افزایشی است.

با استفاده از این برنامه، مزیت‌های اصلی کسب‌وکار در مراحل اولیه فرآیند به کسب و کار تحویل داده می‌شود و کارکرد‌ها به ترتیب اهمیت، قطعه به قطعه و ویژگی به ویژگی بعد از هر ریلیز جدید، اضافه می‌شوند.

این نوع برنامه‌ ریزی به شما اجازه می‌دهد چندین نقطه را امتحان کنید و مطمئن شوید آیا در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید یا خیر؟ و اینکه آیا واقعا چیزی را تحویل می‌دهید که مردم از آن استفاده کنند؟

از آنجا که کل تیم با افراد مختلف از رشته‌های مختلف درگیر تهیه این برنامه بودند، پس به احتمال زیاد این خواسته قابل‌دستیابی است.

بخش فن‌آوری اطلاعات می‌تواند مشخص کند که کدام بخش‌های کار ساده هستند و چه بخش‌هایی ممکن است به تحقیقات و یا سرمایه‌گذاری اضافی نیاز داشته باشد. بخش تحقیقات و بازاریابی می‌توانند بگویند که چه چیزهایی احتمالا برای مشتریان جذاب هستند و آن‌ها را تشویق به استفاده از این محصول می‌کنند.

بخش عملیات می‌تواند اطمینان دهند که سیستم ها در حال مصرف درست منابع باشد و طراحان می‌توانند یک الگو و زمینه طراحی را برای محصول با یک درک خوبی از چیزهایی که بعدا مورد نیاز خواهند بود ایجاد کنند.

بله هیچ برنامه‌ریزی صد در صد ثابت و پایدار نیست و زیبایی فرآیند تفکر طراحی این است که شما ورودی طراحی مشتری-محور (customer-centric) و بازخورد اولیه از پروتوتایپ خود را دارید و می‌توانید با اطمینان بیشتری در مورد پذیرش راه حل خود اطمینان حاصل کنید.

تحویل دادن ویژگی‌ها به صورت مکرر (frequent deliverables ) و فرصت‌هایی برای اندازه‌گیری پیشرفت در مقایسه با اهداف اولیه به شما امکان اصلاحات را از طریق فرآیند توسعه و اجرا می‌دهد.

واقعا چه تعدادی از پروژه‌ها را دیده‌اید که بر اساس اهداف بیان شده ابتدایی خود پیش رفته اند و پایان یافته‌اند؟ در تفکر طراحی به دلیل اهداف کاربر محور (user-centric) و بر پایه شناسایی نیازهای و مشکلات کاربران و مشتریان، احتمال رسیدن به اهداف مشخص شده ابتدای پروژه با استفاده از فرآیند اصلاح و اجرای تغییرات مورد نیاز در هر مرحله بیشتر خواهد بود.

منبع:

https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد