ه عبارت دیگر تابا معتقد است ما با استفاده از راهبردهای تدریس به شاگردان کمک می کنیم تا از طریق تمرین های مختلف برای توسعهی تفکر استقرایی خود تلاش نمایند. این بدان معنی است که به دانشآموزان مجموعهای از اطلاعات در قلمرو خاص (شعر، فرهنگ و …) داده می شود.
آنها اطلاعات را در مغز خود سازمان میدهند. نکات و مطالب را به یکدیگر ارتباط میدهند و آموختههای خود را در موقعیتهای جدید تعیمیم داده و بهکار میگیرند و بهاین ترتیب به فرضیهسازی، پیشگویی و توضیح پدیدههای ناآشنا میپردازند. در روش تفکر استقرایی دانشآموزان، خود سازنده و تولید کنندهی مفاهیم مورد نظر هستند.
در هر سه شیوه جوی از فعالیت دانشآموزان بر کلاس حاکم است. معلم آغاز کنندهی تمام گامهاست و فعالیتها از قبل طراحی شده است.
بنابراین برای رسیدن به هدف، معلم در نقش کنترل کننده و ناظر با رفتاری همکارانه ظاهر میشود و نحوهی پردازش اطلاعات توسط دانشآموزان را با بیان پرسشهای مناسب فراخوان کنترل میکند.
وظیفهی اصلی معلم درک آمادگی شاگرد برای کسب تجربه، فعالیتهای شناختی جدید، درونسازی و مورد استفاده قرار دادن تجارب به دست آورده در موقعیت جدید است.
مهمترین کاربرد این الگو بهبود ظرفیت تفکر استقرایی و هدایت دانشآموزان به کسب و پرورش اطلاعات در ذهن است. از این الگو میتوان در تعداد بسیاری از برنامههای درسی در کلاسها و دورههای مختلف استفاده کرد.
در شیوهی سوم (کاربرد اصول) معلم با بیان مطالب و تکالیف جدید، در واقع مهارت استفاده از آموختههای قبلی در موقعیت جدید را پرورش میدهد (تعمیم) که این یک تلاش عمدی برای افزایش تفکّر محسوب میشود.
پس میتوان گفت جریانات استقرایی شامل خلاقیّت در پردازش اطلاعات و نیز استفادهی همگرا از اطلاعات در حل مسائل است. الگوی تفکر استقرایی باعث میشود دانشآموزان اطلاعات را گرد آورند.
به دقت مورد بررسی قرار دهند، به عبارتی قدرت تمییز خود را بالا ببرند، سپس به شکل مفاهیم درآورند و دستورزی با آن مفاهیم را یاد بگیرند.
دانشآموزان با استفادهی منظم از این شیوه توانایی کارآمدتری در تکوین مفاهیم را مییابند و بر چشماندازهای خود در نگرش به اطلاعات میافزایند.
از راه مسئول ساختن گروهی از دانشآموزان در فعالیت استقرایی میتوان منابع کثیری از مطالب را به آنان آموزش داد. آنها بررسی مطالب از جهات مختلف را یاد میگیرند و در تمام جنبههای اشیا و حوادث موشکافی میکنند.
هر فعالیت آشکاری که توسط شیوه تدریس فرا خوانده شود بازتابی از عملیات ذهنی ناآشکاری است که در مغز و ساخت شناختی دانش آموز ایجاد می گردد و منجر به توسعه ،نظم در اندیشیدن و قانونمندی جریان تفکر می گردد.
استقرا از این نظر حائزاهمیت است که ما را با فرامینی که حاکم بر خلقت وآفرینش است آشنا می سازد وراه و روش خلق وانشا را پیش روی ما قرار می دهدوبه ما می آموزد که با در اختیارداشتن اجزایی معدود بتوانیم به خلق پدیده های کلی وجدید نائل شویم که مولود ما هستند.
منبع: