بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرفکننده بیشتر، برای خرید محصول شما در دفعات بیشتر به نحوی که شرکت شما پول بیشتری به دست آورد. هر جا و هر گاه چهار اصل نیاز، نیازمند، عوامل رفع نیاز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاریابی حاکم است. برای مطالعه مقاله اموزش بازاریابی به سایت ذهن مراجعه کنید.
بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخشهایی که سازمان میتواند درآنجا به صورت مفیدتر و موثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیازها وخواسته های مردم باشد. به عبارتی، بازاریابی تلاشی آگاهانه است برای تخصیص بهینه منابع و ایجاد نوعی تخصص در بازار.
سازمانها باید بازار هدف خود را بیابند تا بتوانند نیازهای آن را بهتر شناسایی کرده، محصولات و خدمات متناسب با آنها را تهیه و تامین کنند. اساس حرکت بازاریابی جلوگیری از هدر رفتن منابع و امکانات گوناگون و یافتن مناسبترین جایگاه محصول یا شرکت در بازار است. بازاریابی یعنی بخشبندی یا تقسیم بازارها و تعیین محصولات شرکت برای مناسبترین بازارها.
بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ میدهند، شروع میشود. بهطور منطقی، شناسایی و انتخاب برخی نیازها نشانه بیتوجهی به دیگر نیازهاست.
بازاریابی اجتماعی به کاربرد اصول، مفاهیم و ابزار بازاریابی برای حل مشکلات تحولات اجتماعی اشاره دارد. برنامههای بازاریابی اجتماعی به منظور تأثیر بر رفتار افراد برای توسعهٔ رفاه خود و جامعه شان طراحی شدهاند.
بازاریابی اجتماعی با مسائل بازاریابی کلان درگیر است، اما در کل یک دیدگاه بازاریابی خرد را در پیش میگیرد؛ که بدین جهت برنامههای بازاریابی اجتماعی معمولاً توسط سازمانهای جدا برنامهریزی و اجرا میشوند که بر مورد خاصی تمرکز دارند.
کمپینهای بازاریابی اجتماعی فراتر از تبلیغات در رسانههای چاپی، رادیو و تلویزیون هستند. آنها ممکن است شامل ابزارهای وسیع تری مانند اسپانسرینگ یا بازاریابی آنلاین باشند. کمپینهای سلامتی عمومی برای کاهش مصرف سیگار، نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، پرخوری و رابطه جنسی پرخطر هدف گذاری کردهاند.
کمپینهای محیط زیستی گفتگو و حمایت از صحراها و بیابانها، هوای پاک و بهرهوری انرژی را ترویج میکنند. در حالی که سایرین مواردی همجون برنامهریزی خانواده، حقوق انسانی، فساد و جنسیت را همچون برابری نژادی پیگیری مینمایند.
کمپینهای بازاریابی اجتماعی معمولاً توسط سازمانهای دولتی و غیردولتی اداره میشوند. هر چند سازمانهای شرکتی هم ممکن است در کمپینهای بازاریابی اجتماعی فعالیت کنند.
منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C
مدیتیشن / ذهنآگاهی به این معنی است که توجه بیشتری به مکانی که در آن قرار دارید و کاری که در حال انجامش هستید داشته باشید.تمرین مدیتیشن را بدون زیادهروی در واکنش به محیط یا دستپاچه شدن نسبت به آنچه در حال وقوع در اطراف شماست، انجام دهید. با مقاله اموزش مدیتیشن همراه باشید.
ذهنآگاهی خصوصیتی طبیعی است که در ذات همه ما وجود دارد. این ویژگی هر زمانی که برایش وقت بگذاریم، در دسترس ماست.
هنگامی که ما ذهنآگاهی / مدیتیشن را تمرین میکنیم، در حقیقت در حال تمرین هنری برای ایجاد فضایی برای خودمان هستیم – فضایی برای فکر کردن، فضایی برای نفس کشیدن، فضایی مابین خود و واکنشهایی که داریم.
هر جا که بخواهید میتوانید مدیتیشن را تمرین کنید و برای آموزش آن نیازی به کوسن یا تخت خاصی نیست. تنها چیزی که نیاز دارید این است که هر روز زمان و مکان مختصری را برای افزایش مهارتهای ذهنآگاهی خود اختصاص دهید.
هدف از آموزش مدیتیشن خاموش کردن ذهن نیست. قرار نیست حالت روحی خاص یا ارتباط با جهان ماورا را تجربه کنید. در اینجا هدف نیست. تنها کاری که قرار است انجام دهید این است که بدون قضاوت به لحظه فعلی توجه کنید. به نظر میرسد آسان است، درست است؟
در همان حین که در حال توجه به آنچه در لحظه کنونی در بدن و ذهنتان میگذرد، متوجه خواهید شد که افکار زیادی در سرتان میگذرد. ممکن است ذهنتان به دنباله موضوعی را که دیروز اتفاق افتاده است، بیاندیشد و یا دنبال لیست کارهایی که قرار است انجام دهید برود. به صورت کلی ذهن تمام سعیاش را خواهد کرد تا هر جایی به غیر از لحظه کنونی باشد.
ذهن سرگردان (حواسپرت) چیز ترسناکی نیست، این بخشی از هویت انسان است و سبب به وجود آمدن آن لحظه جادویی در حین آموزش مدیتیشن میشود – لحظهای که به اعتقاد محققان باعث میشود مغز ما سالمتر و چابکتر شود.
این لحظه همان زمانی است که شما به شکل آگاهانه متوجه حواسپرتی ذهن خود میشوید. زیرا اگر بتوانید متوجه شوید که حواس ذهنتان پرت شده است، در ادامه قادر خواهید بود که ذهن خود را به لحظه کنونی بیاورید. هر چه بیشتر این تمرین را انجام دهید به همان میزان احتمال اینکه این کار را مجددا بتوانید انجام دهید بیشتر است.
و این باعث میشود زندگی شما از حالت خودکار خارج شود. (به عنوان مثال: بدون اینکه چیزی از مسیر یادتان باشد به مقصد میرسید، یا وقتی صرفا میخواهید قبل از شام چیزی میل کنید، ناگهان میبینید که دستتان به ته پاکت چیپس رسیده.)
از مهمترین اصول اموزش این است که نباید خودتان را قضاوت کنید. همه ما در اینکه کما بیش به حرفهای منتقد درون خود گوش میدهیم، مقصر هستیم. (آن منتقدی که چند بار جان ما را از خطر نجات داده است.) اما هنگامی که تمرین میکنیم تا در مورد قضاوتهای خود کنکاش کنیم، میتوانیم نحوه نگاه کردنمان به مسائل و واکنش به آنها را یاد بگیریم.
در هنگام مدیتیشن، سعیتان بر این باشد که در مورد افکاری که به ذهنتان خطور میکند، قضاوت نکنید. حواستان به قضاوتی که در مورد افکار خود میکنید باشد و اگر متوجه هر نوع فکر شدید، صرفا به آنها برچسب «فکر» بزنید و اجازه دهید گذر کنند. متوجه احساساتی که این افکار در بدن شما برمیانگیزند بشوید و اجازه دهید آن احساسات هم عبور کنند. صرفا شاهد باشید.
ظاهر عصبهای ذهنی ما طوری سیمکشی شده تا به شکل مداوم غرق در افکار شود. به همین دلیل است که در طی تمرین مدیتیشن، بارها و بارها تمرکز خود را به تنفس برمیگردانیم.
ما از تاثیر نفس به عنوان لنگری که متصل به لحظه کنونی است، استفاده میکنیم. و هر بار که توجه خود را به نفس خود بازمیگردانیم، توانمندی خود برای بازپسگیری کنترل بر توجه خود را افزایش میدهیم.
کسب و کار یا بیزینس (به انگلیسی: Business)، یک سازمان است که برای فراهم کردن کالا، خدمات یا هر دو به مشتری ایجاد شدهاست. کسب و کار در اقتصاد سرمایهداری حکمفرماست، بیشتر کسب و کارها که مالک آنها بخش خصوصی است برای این ایجاد شدهاند که سود ساز باشند و دارایی صاحبشان را بیشتر کنند. در این مقاله به اموزش کسب و کار پرداخته ایم با ما همراه باشید.
کسب و کارها میتوانند ناسودبر باشند یا مالک آنها دولت باشد. از کسب و کاری که چندین فرد در دارایی آن شریک باشند با عنوان شرکت یاد برده میشود، هر چند که این واژه تعریف دقیقتری نیز دارد. پترس و پلومن، از صاحب نظران این حوزه، بر این باورند که هر نوع خرید و فروش کسب وکار نیست، بلکه کسب وکار هر نوع تبادل تکرار شونده و تجدید پذیر است.
معمولاً کسب و کار در شکل خصوصی آن نمود پیدا میکند که تلاش دارد بر سود بیشتر یا فروش بیشتر تمرکز کند و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد. اما در شکل دولتی آن بیشتر مشارکت تعداد بیشتری از افراد جامعه اهمیت دارد.
بنابراین با توجه به تعاریف یاد شده میتوان دریافت که کسبوکار با خریدوفروش کالاها، تولید کالاها یا عرضهی خدمات، بهمنظور به دست آوردن سود، سروکار دارد.
با توجه به تعاریف کسبوکار، ویژگیهای کسبوکار، عبارتاند از:
باور عمومی این است که تنها هدف کسبوکار، به دست آوردن سود اقتصادی است، درحالیکه این امر، واقعیت ندارد. آرویک معتقد است همانطور که انسان تنها باهدف خوردن زندگی نمیکند، تنها هدف کسبوکار هم، کسب سود نیست. بنابراین، کسبوکارها هم دارای اهداف اقتصادیاند و هم اهداف اجتماعیاند.
این نوع کسبوکار جدید بوده و با پیدایش کامپیوتر ، اینترنت، و توسعه جامعه خدماتی بهعنوان یکی از سریعترین کسبوکارها ازنظر تعداد، سود و حجم در عرصه تجارت جهانی مطرح هستند.
کسبوکار اینترنتی به فروش محصولات یا خدمات در اینترنت گفته میشود. این نوع کسبوکار بهسرعت در اقتصاد امروز رشد و پیشرفت کرده است. خریدوفروش اینترنتی به کوچکترین کسبوکارها نیز این امکان و فرصت را میدهد که به مخاطبان خود در سطح جهانی با حداقل هزینه دسترسی پیدا کنند.
امروزه بیش از ۹۰۰ میلیون نفر در سطح دنیا از اینترنت استفاده میکنند. ۶۹ درصد از این جمعیت، در طول ۹۰ روز، دستکم یک خرید از اینترنت داشتهاند.
یک سایت اینترنتی، تنها برای فروش محصول یا خدمات به کار نمیرود، بلکه میتواند نقشها و کارکردهای مختلفی داشته باشد. اگر محصول خاص و منحصربهفردی دارید که در دیگر نقاط دنیا وجود ندارد، میتوانید با معرفی آن محصول در سایت خود، دیگران را از وجود آن مطلع کنید و از این طریق به اهداف خود دستیابید.
زیبایی اینترنت در این است که مخاطبان آن در سرتاسر دنیا پراکندهاند و این امر میتواند به معنای وجود مشتریان بالقوه برای شما باشد. این نوع بازار، هیچ موقع بسته نمیشود. مشتریان شما میتوانند بهصورت ۲۴ ساعته به اطلاعات کسبوکارتان دسترسی پیدا کنند.
شما نیز میتوانید هرچند بار و با هر فاصلهای که بخواهید ، اطلاعات موردنظرتان را دربارهی فعالیتها و فروشگاهتان در صفحات اینترنت جای دهید. مهمتر از این، شما میتوانید کاتالوگی از محصولات و خدماتتان را همراه تصویر و حتی فیلم در صفحات اینترنت قرار دهید.
در این صورت، مشتریان بالقوهی شما میتوانند آنها را مشاهده کنند و حتی در هر ساعت از شبانهروز، سفارش خرید دهند.
بسیاری از افراد، کسبوکار اینترنتی (E-Business) را با تجارت الکترونیکی (E-Commerce) اشتباه میگیرند در حالیکه این دو مبحث با یکدیگر متفاوتاند.
به عبارتی E-Business به مجموعه فعالیتهای مربوط به کسبوکار ازجمله مباحث بازاریابی، مالی، خریدوفروش، ارتباط با مشتریان، خدمات پس از فروش، همکاری با سرمایهگذاران و… که از طریق شبکه اینترنت انجام میگیرد اطلاق میشود در حالیکه E-Commerce تنها شامل مسائل مربوط به خریدوفروش از اینترنت میباشد و خود، زیرمجموعهای از E-Business است.
خلاصه کتاب نوشتن راهی عالی برای جذب مطالب کتاب است. همچنین این کار یک مرجع سریع و فوری به شما میدهد تا هر وقت لازمش داشتید نکات کلیدی و اصلی کتاب را با آن مرور کنید.شما میتوانید بعداً یادداشتهایتان را جمعآوری و ویرایش کنید و یک خلاصهی کتاب عالی از آن در بیاورید.
برای دانلود خلاصه کتاب های سایت ذهن کلیک کنید.
انسانها از کتاب خواندن هدفهای مختلفی دارند عدهای بخاطر تحصیل یا بخاطر شغل و یا بعنوان گذراندن وقت این کار را انجام میدهمد، و لی در حقیقت مطالعه کتاب از کارهایی است که منفعتهای بسیاری برای سلامتی دارد.
اگر کار روزمره شما کتاب خواندن نیست حداقل بعنوان گذران وقت از آن استفاده کنید، مثلا همانطوریکه تلویزیون میبینید به فیلم نگاه میکنید قسمتی از وقت خود را نیز به کتاب اختصاص بدهید.
آنهایی که عاشق کتاب هستند سعی میکنند با بقیه آدمها اتصال کتابی پیدا کنند، مثلا به دیگران کتاب توصیه کنند و اغلب هم از کتاب خانه خودشان، کتاب قرض میدهند. طبیعی هم هست که وقتی موضوعی باعث حس خوبی در شما میشود، بخواهید این حس خوب را به دیگران انتقال دهید و آنها را در خوشی تان شریک کنید.
حاشیهنویسی هنگام مطالعه به شما کمک میکند وقتی میخواهید خلاصه کتاب بنویسید قسمتهای مهم را بهآسانی پیدا کنید. دور عبارات خط کشیدن، هایلایت کردن یا یادداشت کردن هر چیزی که مهم، گیجکننده، غافلگیرکننده یا جالب است از روشهای حاشیهنویسی محسوب میشود. علاوه بر این میتوانید تکرارها، تناقضات و ارتباطات بین بخشهای مختلف کتاب را مشخص کنید.
اگر کتاب مال خودتان است که با خیال راحت در آن یادداشت کنید هایلایت بکشید اما اگر کتاب به شما تعلق ندارد از برگهای یادداشت چسبی (استیکی نوت) استفاده کنید.
یک دفترچه کنار دستتان داشته باشید تا هر فکری به ذهنتان رسید را یادداشت کنید. یادداشتبرداری هنگام مطالعه به شما این امکان را میدهد که مطالب را بهدرستی ضبط کنید. این کار از اینکه بخواهید بعداً دوباره برگردید و جزییات را چک کنید آسانتر است.
شاید بهتر باشد چندتکه کاغذ برای یادداشت کردن کنارتان داشته باشید. یکی برای یادداشت افکار سریع و تأثیرات کلی که از کتاب میگیرید، دیگری برای فهرست کردن شخصیتها و اتفاقات کتاب و دیگری برای یادداشت ایدهها و بنمایهی اصلی کتاب.
میتوانید از کلماتی که برایتان ناآشنا هستند هم یادداشت بردارید. از یک واژهنامه برای جستجوی معنی کلمات استفاده کنید و معنی آنها را یادداشت کنید.
زیر عبارات خط کشیدن و هایلایت کردن نهتنها موجب آسیب رساندن به کتاب میشود بلکه کمکی هم به شما در پیگیری جزئیات خاص نمیکند.
برای داشتن خلاصه کتاب نام شخصیتهای اصلی داستان را یادداشت کنید و برای هرکدام خلاصهای از ویژگیهای شخصیتی را بنویسید. مثلاً یک یا دو خط دربارهی اهداف و خواستههای هر کاراکتر اصلی. از این یادداشتها استفاده کنید تا متوجه شوید چگونه بنمایههای اصلی کتاب از طرق شخصیتهایش نشان داده میشود.
شما میتوانید یک خط سیر زمانی از وقایع کتاب هم درست کنید بهخصوص اگر ترتیب تاریخی وقایع پیچیده و گیجکننده باشد. اگر داستان بین زمان گذشته و آینده و در طرح داستانهای مختلف رفت و برگشت میکند از چند خط سیر زمانی استفاده کنید.
اگر خلاصه کتاب را بهعنوان تکلیفی درسی مینویسید احتمالاً یک کف و سقفی برای حجم آن در نظر گرفتهشده است. سعی کنید خلاصهتان را در محدودهی حجم مجاز بنویسید. اگر زیادی خلاصه باشد شاید نشانهی این باشد که کتاب را کامل نخواندهاید و اگر زیادی بلند باشد احتمالاً به این معناست که شما خلاصهنویس خوبی نیست.
مثلاً اگر حداکثر حجم مجاز ۲۰۰ کلمه است، شما بین ۱۹۰ تا ۲۰۰ کلمه بنویسید.حتی اگر خلاصه را برای خودتان مینویسید بازهم آن را مفصل نکنید. یک خلاصهی زیر ۵۰۰ کلمه میتواند به شما یک راهنمایی سریع و آسان از کتاب بدهد.
یک خلاصه کتاب باید وقایع را به ترتیب رخ دادنشان بیان کند. از پرش به قسمتهای مختلف کتاب پرهیز کنید. با آغاز متاب شروع کنید و با پایانش تمام کنید تا یکپارچگی اثر اصلی حفظ شود.
در مقالات قبلی سایت در مورد کاربردها و مزایای قفل استفاده از قفل کارتی در ادارات صحبت کردیم، در این مقاله به استفاده از قفل کارتی در ادارات میپردازیم...
برای خرید قفل های کارتی و کسب اطلاعات در این زمینه کلیک کنید.
در ادارات اولین الویت امنیت مکان است، به همین دلیل از سیستم های هشدار و دوربین های مدار بسته استفاده میشود. اما این تجهیزات برای امنیت ثانویه است، و در مرحله اول لازم است که درب های ورودی ساختمان امنیت داشته باشند. و اینکار با به کار گرفتن قفل کارتی و قفل الکترونیکیامکان پذیر است.
این قفل ها علاوه بر اینکه دارای امنیت بالایی هستند، طرز استفاده راحتی هم دارند، و رفت آمد به داخل شرکت ساده تر خواهد شد، یعنی دیگر لازم نیست هر بار کسی قصد ورود به داخل شرکت را دارد فردی درب را برای اون باز کند، و میتواند با کارتی که در دست دارد درب را با کند. قفل های کارتی با تنوع بسیار زیادی در بازار یافت میشوند و به فروش میرسند. و همه سازمان ها، ادارات و شرکت ها میتوانند از آنها استفاده کنند.
با استفاده از این قفل ها میتوان عبور مرور به داخل اداره را کنترل کرد، برخی از این قفل ها علاوه بر دسترسی کارتی دسترسی اثرانگشتی، رمز و عنبیه چشم نیز دارند، که با توجه به نوع اداره میتوان از آنها استفاده کرد.