«تفکر واگرا به فرآیند فکری گفته میشود که در آن افراد از زوایایی متفاوت و غالبا خارج از چهارچوبهای عادی و سنتی به مسائل نگاه کرده و راهحلها و ایدههای جدیدی پیدا میکنند.»
به طور کلی در این نوع نگرش باید دنبال پیدا کردن همه پاسخهای ممکن بدون توجه به کارآمد بودن یا نبودن آنها باشید. به این ترتیب، در این نوع نگرش شما فارغ از آن که بعضی ایدهها ممکن است در ظاهر عجیب و غیرعملی به نظر برسند، صرفا دنبال خلق هرچه بیشتر ایدههای خلاقانه هستید.
هدف از این سبک تفکر، در نظر گرفتن ایدههای مختلف درباره یک موضوع خاص و در مدت کوتاه است.
اما تفکر واگرا گاهی اوقات باعث افزایش ریسک موفقیت کارها نیز میشود. به همین دلیل، در مقابل تفکر واگرا نوع دیگری از نگرش به نام تفکر همگرا وجود دارد. در تفکر همگرا، افراد بر اساس عقل و منطق تصمیم گرفته و به همین دلیل خطر اشتباه را کاهش میدهند.
نمونه بارز تفکر همگرا زمانی است که در امتحانات چند گزینهای شما تنها مجاز به انتخاب یک گزینه هستید. هرچند ممکن است معتقد باشید چند گزینه درست وجود دارد، اما باید فقط جوابی را که از سایرین درستتر است، انتخاب کنید.
بنابراین اگرچه این دو فرایند تفکر، تفاوت زیادی باهم دارند، اما تفاوتهای موجود به معنای خوب یا بد بودن یکی از آنها نیست؛ بلکه این دو نگرش مکمل هم است و تفکر واگرا برای رسیدن به بهترین راهحل، متکی به تفکر همگراست.
به همین دلیل، زمانی که با استفاده از تفکر واگرا به انبوهی از ایدههای نو میرسید، لازم است با تفکر همگرا به بررسی ایدهها بپردازید و بهترین آنها را انتخاب کنید. همچنین اگر با استفاده از تفکر واگرا، ایده جدیدی پیدا میکنید، بیشک تفکر همگرا میتواند برای اثبات کارایی آن دلایل قانعکنندهای پیدا کند.
در طول تاریخ هم انسانها با همین نگرش خاص توانستهاند برای حل مسائل مختلف راهحلهای جدید پیدا کنند، اختراعات متنوع داشته باشند و حتی قانونهای جدید به تصویب برسانند.
یکی دیگر از مزایای تفکر واگرا این است که اگر در سِمت رهبری قرار دارید، با استفاده از این تفکر قادر هستید بیشتر از افراد دیگر، در شرایط پیش آمده و سایر موضوعات تاثیرگذار روند کاری خود انعطافپذیر باشید.
منبع: