همه ما میدانیم که توسعه مهارتهای تفکر استراتژیک مهم است، اما بسیاری از ما نمیدانیم که تا چه حد نشان دادن این مهارتها به رئیس و دیگر مدیران ارشد بمنظور پیشرفت کاری مهم و حیاتی هستند و توسعه و اثبات این مهارتها، چالشهای متفاوتی هستند.
اگر تمایل دارید تا مهارت های تفکر استراتژیک خود را اثبات کنید حتما مقاله ضرورت تفکر استراتژیک سایت ذهن را مطالعه کنید.
رساندن نقطه نظرات به روی میز
رهبران شما مایلند بدانند شما چه فکر میکنید، و به ارزش شما برای ترقی و پیشرفت از طریق آمادگی شما برای اتخاذ تصمیمات بزرگتر نگاه میکنند. با پرسیدن این سوال از خودتان که "آیا مردم میدانند که جایگاه من کجاست؟" میتوانید تواناییهای خود را برای اثبات این مهارت تقویت کنید.
نشان دهید که میتوانید آغازگر نوآوری و ابتکارات باشید و تحولات استراتژیک به ارمغان بیاورید.
برای اینکه بهعنوان یک متفکر استراتژیک درنظر گرفته شوید، باید ثابت کنید که میتوانید از دانش خود در عمل در غالب ایدههای جدید استفاده کنید. سطح شما مهم نیست، شما میتوانید تفکر استراتژیک را با اجرای پروژهای ابتکاری که نشان میدهد شما حدی فراتر از موقعیت فعلی خود را درک میکنید، به اثبات برسانید.
برای توسعه مهارتهای تفکر استراتژیک بزرگ لازم هست که در معرض نقشهای استراتژیک قرار بگیرید...
تفکر استراتژیک (Strategic Thinking) چیست؟
هنری مینتزبرگ (Henry Mintzberg) از جمله نخستین کسانی است که تاکید کرد تفکر استراتژیک یک مقولهی مستقل و دارای ویژگیهای مختص خود است و نباید به سادگی آن را با برنامه ریزی استراتژیک یا سایر مفاهیمی که قبلاً در بحث استراتژی وجود داشتهاند اشتباه بگیریم.
اگر بخواهیم خلاصه کنیم تعریف تفکر استراتژیک (Strategic Thinking) عبارت است از :
ابزاری برای معرفی مفاهیم و رویکردها.
ولی معرفی تفکر استراتژیک از طریق تعریف آن کاری کم اثر است. علت این امر در پیچیدگی مفهومی این رویکرد نهفته است. تعاریف متعددی که برای تفکر استراتژیک ارائه شده، هر یک به جنبه هایی از این رویکرد توجه داشته اند. هرچند هیچ یک تمامی ابعاد را دربر ندارند. در چنین شرایطی بهتر است برای معرفی به جای تعریف، به ماهیت و ویژگی های تفکر استراتژیک پرداخته و بدین ترتیب تلاش شود تا نمای صحیحی از این رویکرد تصویر گردد.
از دیدگاه ماهوی تفکر استراتژیک یک بصیرت و فهم است. این بصیرت کمک می کند تا در شرایط پیچیده کسب و کار :
واقعیت های بازار و قواعد آن به درستی شناخته شود.
ویژگی های جدید بازار زودتر از دیگران کشف شود.
جهش های(ناپیوستگی های) کسب و کار درک شود.
برای پاسخگویی به این شرایط راهکارهای بدیع و ارزش آفرینی خلق شود.